۱۲۰ میلیون نسخه کتاب سال گذشته در کشور به چاپ رسیده است
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۱۹۹۳۶
علی مختاری مجاز در گفتگو با خبرنگار مهر بیان کرد: چاپ کتاب با تیراژ پایین میتواند دلایل متفاوتی داشته باشد که میتوان به این موارد اشاره کرد: هزینههای بالای چاپ کتاب عمده ترین مانع برای چاپ کتاب است.
وی ادامه داد: آنهایی که پشتیبانی مالی خوبی ندارند عملاً جایی برای فعالیت اثر گذار در این عرصه ندارند مانند دانشجویانی که توانستهاند یک اثر علمی و دانشگاهی را گردآوری و تألیف نمایند اما به خاطر کمبودهای مالی نمیتوانند آنها را به چاپ و نشر برسانند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مختاری تشریح کرد: بسیاری از دانشجویان برحسب نیاز خود برای مصاحبههای علمی از جمله مصاحبه گزینش هیئت علمی و مصاحبه پذیرش دوره دکتری نیاز به چاپ کتاب دارند و یا بسیاری از افراد قصد چاپ دست نوشتهها و اشعار و داستانهای خود را دارند و میخواهند در قدم اول با تیراژ پایینی کار را به انجام برسانند اما میتوان گفت در این مورد نمیتوان پیشبینی خاصی از موفقیت اثر خود در این عرصه انجام داد.
کارشناس مسئول حوزه قرآن و عترت اداره کل آموزش و پرورش استان همدان با بیان اینکه نویسنده کتابی را با تیراژ بالایی چاپ نماید و چون اولین تجربه نویسندگی را سپری میکند کتاب نتواند توجه و استقبال لازم را از نظر مخاطبین کسب کند خاطرنشان کرد: بدین جهت دچار زیان زیادی میشود و این خود دلیلی است که نویسندگان به چاپ کتاب با تیراژ پایین روی آوردهاند.
مختاری بیان کرد: یکی از عمده دلایل افزایش کتابهایی با تیراژ چاپ پایین، افزایش عناوین و نویسندگان حوزه کتاب است، در عین حال آمار کلی چاپ کتاب به نسبت سالهای قبل افزایشی است و تیراژ پایین چاپ برخی کتب را نباید به آمار کلی چاپ کتاب تعمیم داد و در نتیجه پایین بودن سرانه مطالعه را از آن نتیجه میتوان گرفت.
وی در ادامه تصریح کرد: تعداد تولیدات این حوزه در سال گذشته بیش از ۱۱۱ هزار عنوان بوده است، سال گذشته ۱۲۰ میلیون نسخه در کشور منتشر شده است یعنی به ازای هر نفر در جامعه ۱ و نیم نسخه به چاپ رسیده است.
وی با تاکید بر این موضوع که امروزه شاهد این هستیم که کتابهای بسیاری توانستهاند نظر مخاطبان را جلب کنند و مورد استقبال جامعه واقع شدهاند و با تیراژهای بالا و به چاپهای متعدد رسیدهاند افزود: این یعنی توقع مردم از حوزه نشر بالا رفته است و سطح علمی و دانش عمومی جامعه افزایش یافته و هر کتابی را برای خواندن انتخاب نمیکند.
مختاری گفت: در حوزه نشر کتابهایی را میبینیم که هیچ ارتباط و سنخیتی با شاخصهای فرهنگی و اجتماعی ما ندارد و در نتیجه مورد توجه و استقبال هم قرار نمیگیرد.
وی با بیان اینکه بنده فکر میکنم در حوزه کتابخوانی پیشرفت خوبی داشتیم خاطرنشان کرد: وقتی که شاخصها را نسبت به قبل مقایسه میکنیم سرانه تولید عناوین کتاب، تعداد جلدهای چاپ شده و مطالعه مردم بیشتر شده است اما با نقطه مطلوب یقیناً فاصله داریم اما هر سال مردم ما کتابخوان تر میشوند و احساس نیازشان به دانایی بیشتر شده است.
این کارشناس متذکر شد: مشکل فعلی ما این است که کتاب خوب را به مردم خوب معرفی نکردهایم و یا مردم کتاب خوب را نمیشناسند و این امر به یک حلقه مفقوده تبدیل شده است.
وی با بیان اینکه رسانهها، نهادهای دولتی و حاکمیتی برای این معضل باید برنامهریزی جدی کنند چون مشکل عمده ما فرهنگ کتابخوانی است و گرانی کتاب مسئله نیست و باید یاد بگیریم موضوع کتاب خواندن و کتاب خریدن را با هم تفکیک کنیم.
مختاری با بیان این مطلب که هر بار که گفته میشود چرا مردم کتاب نمیخوانند در پاسخ گفته میشود چون کتاب گران است یادآور شد: این میتواند یکی از دلایل کتاب نخریدن باشد اما دلیل کتاب نخواندن نیست چون کسی که به دنبال خواندن کتاب است راههای زیادی غیر از خریدن کتاب برایش وجود دارد.
مختاری تصریح کرد: امروزه در جامعه ما کتابخانه های زیادی در حال فعالیت هستند که میتوان به اداره کتابخانه های عمومی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، کانونهای فرهنگی هنری مساجد، فرهنگسراهای شهرداری، آموزش و پرورش اشاره کرد که در حال فعالیت هستند.
مختاری افزود: یکی از شاخصهای سرانه مطالعه و میزان کتابخوان بودن مردم میتواند میزان خرید کتاب باشد اما این نباید تنها برآورد ما از میزان مطالعه افراد جامعه باشد چرا که با توجه به روحیات و سلایق و حتی سبک یادگیری افراد جامعه میتواند روشهای مطالعه متفاوت باشد.
وی در ادامه گفت: بسیاری از افراد از فضای مجازی، پیامرسان ها و کتابهای الکترونیک برای مطالعه و یادگیری استفاده میکنند.
این کارشناس اضافه کرد: بسیاری افراد را میبینیم که از کتابهای صوتی بهره میبرند، ضمن اینکه کتاب نسبت به سایر اقلام مصرفی خانوار گران نیست.
وی تشریح کرد: اینکه میگوئیم تورم ۵۳ درصد حوزه کتاب زیاد است در قیاس با چه چیزی زیاد است، آیا کتاب در نسبت با بقیه کالاها افزایش قیمت بیشتری داشته است.
مختاری با بیان اینکه عدهای میگویند تورم ۵۳ درصد کتاب خیلی زیاد است اما مردم در ۱۱ روز نمایشگاه کتاب سال جاری ۲۵۰ میلیارد تومان کتاب خریدند و این مطلب جای تعجب دارد.
این کارشناس با بیان اینکه راهکار کتابخوان کردن مردم صرفاً نمایشگاه نیست یادآور شد: اتخاذ بحثهای دائمی در این زمینه میتواند کارساز باشد.
مختاری افزود: به نظر من ایرانیان کتابخوان هستند و وضعیت مطالعه خوب و بسترهای خوبی فراهم شده است و کنشهای مردم در مباحث فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه نشان میدهد که وضعیت مطالعه مردم بد نیست.
کارشناس مسئول حوزه قرآن و عترت اداره کل آموزش و پرورش استان همدان در پایان افزود: وضعیت کتابخوانی جامعه کنونی ما با آرمانهای ما فاصله دارد و باید برای ترویج فرهنگ کتابخوانی و دانایی بیش از پیش هزینه و کار کنیم چون این موضوع رابطه مستقیم با بلوغ، توسعه جامعه و شکل گیری تمدن نوین اسلامی خواهد داشت و این کار باید از مدارس شروع شود.
کد خبر 5656030منبع: مهر
کلیدواژه: آموزش و پرورش همدان کتاب و کتابخوانی همدان بوشهر کرمانشاه آلودگی هوا تبریز گرگان دومین سفر رئیس جمهور به خراسان جنوبی بیرجند ایلام مشهد فرماندهی انتظامی لرستان اردبیل سنندج روایت حبیب بارش برف تیراژ پایین چاپ کتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۱۹۹۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فرونشاندن التهابات اجتماعی و تنشهای داخلی، ضرورتی امنیتی است
نصرالله تاجیک در یادداشتی گزارههای موثر در شکلگیری و قوام جمهوری اسلامی را بررسی کرد و در روزنامه اعتماد نوشت: از مهمترین عوامل پیروزی انقلاب اسلامی اعتماد بهنفس نسل جوانی بود که توانست برای واژگونی رژیم فاسد و پلیسی پهلوی، مبارزه را به میان مردم بیاورد، اعتماد به نفس عمومی را افزایش، ترس مردم را زایل و مشارکت آنان را نهادینه و زمینه را برای رهبری مبارزه آماده کند.
این روحیه خوداتکایی برکاتی هم برای مردم و کشور داشته است و وزن منطقهای و بینالمللی ایران را افزایش داده است اما نیاز به تمهیداتی دارد که این قدرت به نفع مردم و داشتن یک زندگی شرافتمندانه تثبیت شود. لذا در چهل و پنجمین سال این پیروزی و پایهگذاری یک نظام جدید و با نگاهی به گذشته میتوان یک کالبدشکافی نیز از مشکلات، چالشها و بحرانها داشت تا مردم بتوانند پیروز از این دوران سرنوشتساز خارج شوند. برای بررسی نقاط ضعف و قوت آنچه بر ما گذشته است طی دوازده یادداشت موضوعات مورد نظرم را میشکافم.
برای بحث علمی یک مدل مثلثی انتخاب میکنم که در سه گوشه آن سه عنصر اساسی اداره جوامع بشری یعنی جامعه (مردم و نهادها و موسسات اجتماعی)، سیاست (نخبگان، متون و تجربیات) و حکومت (نظام سیاسی و نهادها و سازمانهای حاکمیتی) قرار دارند که باید در توازن و تعامل با یکدیگر یک تعامل سازنده و پیش برنده بسازند وعدم توازن بین آنها باعث درجا زدن و عقبگرد میگردد.
در این یاداشت به علتالعللعدم توازن میپردازم که باعث بد قوارگی جامعه ایران امروز شده است! در این ۱۲ یادداشت قصد ارزیابی انقلابی بزرگ و مردمی نیست که نه عملی است که محتاج انصاف، بیطرفی و کار مطالعاتی بزرگ است و نه تک نفره ممکن! برای اطلاع نسل جوان نوشته میشود و ماندن در تاریخ. ولی این ظرفیت را دارد که یک تصویر کلی ارایه دهد تا خود خوانندگان عزیز از آن قضاوتی داشته باشند.
ایجاد توازن برای ایجاد همبستگی بیشترقاعده اصلی در اداره جوامع مدرن و از زمانیکه دولت- ملتها تاسیس شده و دولتها نماینده و حقوقبگیر مردم گردیدهاند، آنچه در عرف مشاهده میشود و در دروس علم سیاست و حکومت یا سیاست عمومی در دانشگاهها تدریس میشود این است که کشورها در شرایط خطیر داخلی یا بینالمللی به سمت توازن بیشتر سیاسی- اجتماعی برای ایجاد و تقویت همبستگی بیشتر اجتماعی و اخذ حمایت بیشتر سیاسی از مردم و گروههای سیاسی حرکت میکنند.
اگر موضوع بحران داخلی باشد افکار عمومی را از طریق مناسب قانع، جذب، بسیج و یارگیری میکنند و اگر خارجی باشد با فعالیت دیپلماتیک در جهت یارگیری و اجماعسازی اقدام میکنند.
در این دروس گفته میشود در شرایط جنگی در صورت ضرورت میتوان حتی «دولت وحدت ملی» تشکیل داد تا بتوان از حداکثر پشتیبانی مردم برخوردار بود. اما متاسفانه در ایران کمتر از تحقیقات دانشگاهی استفاده میکنیم و باور نداریم فرونشاندن التهابات اجتماعی و تنشهای سیاسی داخلی و پاسخگویی و جلوگیری از اثرات دومینویی بحرانها و چالشها یک «ضرورت امنیت ملی» است و یک بحث لوکس و وارداتی نیست.
و این در حالی است که طی ۱۵ سال اخیر در کشور چند بحران اساسی اجتماعی با تبعات سیاسی و خدشهدار شدن امنیت ملی داشتیم و چند بحران خاموش فقر منابع، آب، محیط زیست، تغییرات اقلیمی، اقتصاد سیاسی، سختی معیشت مردم، تنشهای روانی، ناهنجاریهای اجتماعی، کاهش شاخصهای توسعه انسانی، مهاجرت نخبگان، ناکارآمدی نظام اداری کشور و از همه مهمتر به هم خوردن توازن قدرت بین نهادهای مدنی و دولت نه به عنوان قوه مجریه بلکه سه قوه یا حاکمیت در داخل کشور و عمیقتر شدن تنهایی استراتژیک ایران در خارج به دلیلعدم وجود توازن در سیاست خارجی را داریم که سبب ایجاد اختلاف فاحش بین خواستهای مردم و اهداف حکومت و نتیجتا کاهش انسجام ملی، فعال شدن گسلهای فراوان سیاسی- اجتماعی، کاهش اعتماد عمومی به نظام سیاسی و اداری کشور و زیر سوال رفتن کارایی نظام شده و همه از هم میپرسند به کجا میرویم؟!
این وضعیت به خوبی خود را در «موج چهارم پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان» که توسط دفتر طرحهای ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مستقر در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات تهیه شده نشان میدهد. این دادهها به شیوه پیمایشی و بر اساس مصاحبه حضوری در آبانماه ۱۴۰۲ و با ۱۵۸۷۸ نفر ۱۵ سال بالاتر در ۳۱ استان کشور که بهطور تصادفی انتخاب شدهاند به دست آمده است. دادههایی که هم فقط موج چهارم آن قابل استفاده است و هم تغییراتی که نسبت به دادههای سه پیمایش پیشین و مقایسه آنها میتواند تصویر مناسبی برای ما ترسیم کند.
شکلگیری اراده ملی برای حل بحرانهادر صورتعدم استفاده از این دادهها و برنامهریزی و سیاستگذاری بر اساس نتایج آنها، این مسائل و روند میتواند به کاهش بیشتر اعتماد به نفس حکومت و از دست رفتن تصویر بزرگ وضعیت کشور منجر شود!
اما دریغ از یک ابتکار اساسی و اقدام زیرساختی برای نشان دادن وجود اراده برای حل اساسی و نهایی این بحرانها! به دلیل سرگرم شدن حکومت و نهادهای حاکمیتی به مسائل جزیی و غیر ضروری و رها شدن مردم به حال خود و در دهان اختاپوس نظام اداری، بخش عمدهای از مردم دایم روی خط وادادگی، تنش و التهاب زندگی میکنند و از حداقلهای یک زندگی شرافتمندانه و رعایت کرامت انسانیشان محرومند!
لذا لازم است که ما با یک تصمیم حکومتی که نشان دهد اراده حل این بحرانها وجود دارد در خارج از چهارچوب دولت، نقشه راهی برای ساماندهی مسائل داخلی و خارجی خود تهیه و دستگاههای اجرایی ملزم به اجرای آن شوند تا نشاط به جامعه برگردد و مردم آرامش و زندگی راحتی داشته باشند و انسجام داخلی برای شکلگیری اراده ملی به منظور حل بحرانها، چالشها و مشکلات حداکثری شود.
متاسفانه انسجام داخلی به دلیل اعمال بعضی سیاستها که بیشتر هم جناحی و گروهی بوده است و متاسفانه در شکلدهی و ایجاد توازن بین سه عنصر اصلی اداره جوامع یعنی سیاست، حکومت و جامعه، وزن نهادهای مدنی را به کمترین حد رساندهایم!
این امر برخلاف مصالح ملی است که جامعهای غیر متوازن داشته باشیم و بین این سه عنصر سری کوچک و دست و پایی دراز و بیقواره داشته باشیم! اما در یک کلام و بهطور خلاصه منافع ملی ما زمانی محقق میشود که جوامع مدنی، سازمانهای مردمنهاد، رسانه، نخبگان و افراد مورد اعتماد و وثوق مردم و احزاب با شادابی در صحنه سیاست، حکومت و جامعه حضور حداکثری و نه تشریفاتی و اسمی پیدا کنند.
ما اشتباه میکنیم که میخواهیم بسیاری از مسائل جامعه را از طریق نهادهای دولتی حل و فصل کنیم. نهادهای دولتی مشکلات خاص خودشان را دارند و حتی به امور روزانه خود نیز نمیرسند! دولت با نظام اداری پوسیده، فاسد، ضد انگیزه، غیرکارا، که مانند خوره به جان جامعه، سیاست و حکومت افتاده و زمینه بسیاری از مفاسد اقتصادی و اجتماعی را فراهم کرده است.
اینها تبعات سیاسی و امنیتی برای جامعه و دلزدگی مردم و کاهش اعتماد عمومی به حکومت هم دارند و بخشی از مردم حتی در ضدیت با حکومت تا آنجا پیش میروند که به عنوان ستون پنجم عمل میکنند! که تبعات خدشه به امنیت ملی دارند و در شرایط کنونی، این نتیجهعدم توازن قدرت بین حاکمیت و جامعه مدنی متشکل از سازمانهای مدنی، نخبگان، سرمایههای اجتماعی است که باعث شده یا زمینه مشترک برای گفتوگو ندارند یا هر یک به زبانی متفاوت با هم صحبت کنند و حرف همدیگر را نفهمند!
و این سبب شده گسلهای اجتماعی فعال شده که تبعات سیاسی و امنیتی خواهد داشت، هر کسی به راه خود رفته، دیالوگ و گفتوگوی مشترک و غالب در جامعه وجود نداشته باشد و بدتر از همه مردم به راه خود بروند و حکومت به راه خود! همانگونه که در این انتخابات اسفند ماه خود را نشان داد! اما اگر جامعه مدنی قوی با اراده حکومت و حتی با تحمیل از سوی مردم و همراهی حکومت شکل بگیرد، قدرتمند شود، در توازن با سایر قوای سیاسی- اجتماعی قرار گیرد و گفتمان مشترکی ایجاد شود، جامعه، سیاست و حکومت با یکدیگر مانند چرخ دنده در ماشین درگیر سیستماتیک میشوند و انسجام سیستماتیک پیدا میکنند.
گفتوگوهای ملی برای حل تعارضاتگفتوگو دو و چند طرفه و ملی شروع و گفتمان غالب شکل خواهد گرفت و همه نیروها در یک سمت و سو قرار میگیرند و ریلگذاری توسعه به معنای واقعی آن با حضور مردم و سازمانهای مدنی و مردمنهاد آغاز میشود. بار حکومت کم و سبک، وزن و جایگاه نهادهای انتخابی بر انتصابی خواهد چربید، مردم خود در تعیین سرنوشت خویش دخیل و جامعه، سیاست و حکومت متوازن و خوش قواره میشوند و عنصر نایاب مسوولیتپذیری و پاسخگویی حکومت به جامعه به صحنه بازمیگردد.
آمار پایین مشارکت در انتخابات اسفند ۱۴۰۲ که به دنبال التهابات اجتماعی سال گذشته و دو نقار ملی ۱۳۹۶ و ۹۸ صورت گرفت با کاهش وزن این نهاد انتخابی، انسجام ملی را کاهش داده وعدم توازن را بیشتر میکند!
در نتیجه پیشنهاد میشود حکومت به منظور ایجاد قوارهبندی مناسب و توازن بین جامعه، سیاست و حکومت به سمت نقشدهی بیشتر به سازمانهای مدنی پیش برود. نهادهای مدنی از جمله خانواده که متاسفانه نقشش تضعیف شده باید کنترلکننده جامعه باشند و نه دولت. برای این کار حکومت با سبک کردن بار خود از طریق نقش دادن به دو عنصر دیگر سیاست و جامعه نقش تعیینکننده پیدا کند. یعنی در سیاست قدرت گرفتن احزاب برای اداره جامعه و در جامعه، تقویت نقش رسانه برای کنترل و نظارت و در اقتصاد بخش خصوصی تعیینکننده باشد و ریلگذاری توسعه را با سازمانهای مدنی و مردمنهاد انجام دهد.
این سازمانها نقش مردم در جامعه و سیاست و حکومت را واقعی و نهادینه میکنند و در راس آن در اقتصاد به بخش خصوصی نقش بیشتری بدهد تا کشور با مالیات ناشی از فعالیتهای سالم اقتصادی اداره شود نه آنکه دست دولت بهطور رقتانگیز و غیر منصفانه و ناعادلانه در جیب ملت باشد و سر و صدای کاسب و زارع و صنعتگر دربیاید! و یا به فروش نفت متکی باشد، آن هم با این وضعیتی که نه میتوانیم نفت را در کانالهای رسمی بفروشیم و پول آن را به درستی دریافت کنیم که خود همین دو مورد زنجیرهای از فساد را به دنبال دارد که در بخش سیاست خارجی باید آن را نیز علاج نمود.
اقتصاد سیاسی ضعیف وصل کردن سفره مردم به فروش نفت که عقلایی نیست را باید با روشهای معقول و علمی کنار بگذاریم. کشوری میتواند رضایت مردمش را جلب و حرفی برای گفتن در منطقه و جهان داشته باشد که اقتصادی قوی و تولیدکننده ثروت داشته باشد. برای تولید ثروت فضای مناسب داخلی و خارجی و نشاط اجتماعی لازم است.
جمع شدن مشکلات کشور روی هم، نشان از آن دارد که نظام اداری کشور با موسسات و سازمانهای متعدد اجرایی و پژوهشی، کمیتههای متعدد، همچون کلافی سر درگم خروجی عملیاتی به جز رتق و فتق امور روزانه مردم با بهرهدهی نازل نداشته و ظرفیتی بیش از این ندارد که بتواند یک اقدام اورژانسی انجام دهد.
امید آفرینی از طریق رشد نهادهای مدنییعنی همه سازمانها در قوای سهگانه مجریه، قضاییه و مقننه در کنار نهادهای حاکمیتی هر آنچه از مردی و زور داشتند به میدان آوردهاند و حاصل وضعیت موجود است!
لذا پیشنهاد میشود سال ۱۴۰۳ سال امیدآفرینی از طریق انتقال قدرت اداره کشور از نهادهای حاکمیتی به نهادهای مدنی باشد و با تشکیل یک «کمیته ملی» متشکل از شخصیتهای مستقل و ملی از درون جامعه مدنی کشور همچون احزاب، رسانهها، سازمانهای مردمنهاد، دانشگاهها و مراکز مطالعاتی با هدف تهیه نقشه راهی برای برونرفت از این ساختار متصلب و متمرکز قدرت اداری و تصمیمگیری، تهیه و خون جدیدی به نظام سیاسی کشور تزریق شود. قدرتی که باعث بیخاصیت شدن نهادهای مدنی و کاهش حضور و مشارکت مردم در روند سرنوشت خود شده است.
این سند ملی میتواند دستور کار حکومت و قوای سهگانه قرار گرفته و توسعه کشور بر بستر آن ریلگذاری شود و مردم و نیروهای سیاسی- اجتماعی حول آن جمع شوند، نشاط سیاسی به جامعه بازگردد و انسجام ملی حداکثری شود و مردم حکومت را از آن خود دانسته و نه مقابل خود. انشاالله!